اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

عشق تا بر «دل» بیچاره فروریختنی است(فاضل نظری)

دیواره

**


عشق تا بر «دل» بیچاره فروریختنی است
دل اگر کوه! به یکباره فروریختنی است

خشت بر خشت برای چه به هم بگذارم
من که دانم دیواره فروریختنی است

آسمانی شدن از خاک بریدن میخواست
بی سبب نیست که فواره فروریختنی است

از زلیخای ِ درونت بگریز ای یوسف
شرم این پیرهن پاره فروریختنی است

هنر آن است که عکس تو بیفتد در ماه
ماه در آب همواره فروریختنی است

 

 

فاضل نظری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.