خانه
عناوین مطالب
تماس با من
اشعار فاضل نظری
شعر و ادب پارسی
اشعار فاضل نظری
شعر و ادب پارسی
درباره من
سید مجتبی محمدی
ادامه...
دستهها
اشعار فاضل نظری-1
12
اشعار فاضل نظری-2
12
اشعار فاضل نظری-3
12
اشعار فاضل نظری-4
12
اشعار فاضل نظری-5
12
اشعار فاضل نظری-6
12
اشعار فاضل نظری-7
12
اشعار فاضل نظری-8
5
ابر برجسب
فاضل نظری
چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه
روزگار جانکا
به طعنه گفت به من
بعد از این بگذار قلب بیقراری بش
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی ب
بعد یک سال بهار آمده می بینی که
مپرس شادی من حاصل از کدام غم اس
آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست
ما را کبوترانه وفادار کرده است
جان پس از عمری دویدن لحظه ای آس
در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام
دیگر بهار در سبد روزگار نیست
هیچ کس نیست به جز آینه صادق با
با اینکه ننوشیدیم از آن چشم شراب
جدیدترین یادداشتها
همه
مپرس شادی من حاصل از کدام غم است(فاضل نظری)
آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست( فاضل نظری)
ما را کبوترانه وفادار کرده است(فاضل نظری)
در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام (فاضل نظری)
دیگر بهار در سبد روزگار نیست (فاضل نظری)
هیچ کس نیست به جز آینه صادق با من (فاضل نظری)
با اینکه ننوشیدیم از آن چشم شرابی (فاضل نظری)
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست (فاضل نظری)
ناگزیر از سفرم بی سر و سامان چو باد (فاضل نظری)
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم (فاضل نظری)
بایگانی
شهریور 1395
89
جستجو
آمار : 79424 بازدید
Powered by Blogsky
تماس با من
نام
ایمیل
موضوع پیام
پیام