اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام (فاضل نظری)

در برزخ بهشت

**


در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام 
چون زهر هر چه باشم اگر کم زیادی ام

بیهوده نیست روی زمینم نهاده اند 
بارم که روی شانه عالم زیادی ام

با شور و شوق میرسم و طرد میشوم
موجم به هر طرف که بیایم زیادی ام
 
همچون نفس غریبترین امدن مراست 
تا میرسم به سینه همان دم زیادی ام

جان مرا مگیر خدایا که بعد مرگ
در برزخ و بهشت جهنم زیادی ام

قرآن به استخاره ورق خورد! کیستم؟!
بین برادران خودم هم زیادی ام

 

 

فاضل نظری