اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

اشعار فاضل نظری

شعر و ادب پارسی

به نسیمی همه را ره هم میریزد (فاضل نظری)

       میپندارم ماه!

**

 

به نسیمی همه را ره هم میریزد
کی دل سنگ تو را آه به هم میزیرد؟

سنگ در برکه می اندازم و می پندارم 
با همین سنگ زدن آب به هم میریزد 

عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است 
گاه میماند و ناگاه به هم میریزد 

آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است 
دل به یک لحظه کوتاه به هم میریزد 

آه! یک روز همین آه تو را میگیرد
گاه یک کوه به یک کاه به هم میریزد

 

فاضل نظری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.